تندیس اندوه | ||
پشت پرچین زمان یاد توام زیبا بود باز هم قصه عشق و غزل شیدا بود یاد آن پاکی چشمت به دلم چنگ زده قصه آغاز دراز یک شب یلدا بود گرمی دست تو در دست من و شو ق دو همبازی خوب پاکی دوستیمان مثل دل دریا بود دفتر مشق من امشب به مانند دلم پاره پاره مثل یک دامن پرسودا بود کی شود یاد تو از دفتر ذهنم بیرون غم تو غصه آن پیرزن تنها بود کوچه از جای تو خالی خانه و مدرسه هم کاش این ها همه یک دلهره تلخ شب رویا بود می شود دفترم امشب،هم از یاد تو خیس قصه رفتن تو نقشه یک فردا بود تنها نوشت....تقدیم به روح بزرگ همکلاسی عزیزم لطفا کپی نکنید..مرسی [ سه شنبه 91/8/16 ] [ 10:17 عصر ] [ jila shams ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |